داستانهای پند اموز

۱روزي سقراط حکيم مردي را ديد که خيلي ناراحت و بود.
علت ناراحتي اش را پرسيد. شخص پاسخ داد :
در راه که مي آمدم يکي از آشنايان را ديدم. سلام کردم جواب نداد و با بي اعتنايي و خودخواهي گذشت و رفت و من از اين طرز رفتار او خيلي رنجيدم.
سقراط گفت : چرا رنجيدي ؟

 

برای مشاهده ادامه مطلب به ادامه مطلب بروید