داستان جوان کفن دزد وجنازه دختر جوان
داستان جوان کفن دزد وجنازه دختر جوان
یک روز معاذ بن جبل در حالی که گریه می کرد به رسول اکرم (ص) وارد شد و سلام کرد، حضرت بعد از جواب سلام علت گریه اش را جویا شد. معاذ عرض کرد: یا رسول اللَّه جوانی رعنا و خوش اندام بیرون خانه ایستاد و مانند زن بچه مرده گریه می کند و در انتظار است که شما به او اجازه ورود دهید وحضرت اجازه ورود دادند جوان وارد شد. حضرت فرمودند: ای جوان چرا گریه می کنی؟
برای مشاهده ادامه مطلب به ادامه مطلب بروید
+ نوشته شده در دوشنبه ۵ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۲۳ ب.ظ توسط علی رستم
|